تورم؛ واژهای آشنا که در دهههای اخیر همواره یکی از اصلیترین چالشهای دولتها و از جمله مهمترین مطالبات مردم بوده است. وضعیت تورم در ایران و شکل پیچیدهای که در نتیجه ادامه تحریمهای خارجی و ناکارآمدیهای داخلی به خو گرفته، دولتهای متعدد را از مهار آن ناتوان ساختهاست. به عبارت دیگر، دولتهای ایران همواره از عملی کردن اصلیترین وعدهی خود درمانده بودند. دلیل چیست؟ چرا این غول تنومند بیشاخ و دم سالهاست که در کشور به خاک ننشسته؟
روزنامه اینترنتی فراز در این باره با «کمال اطهاری»، پژوهشگر اقتصادی گفتوگو کرده است.
اطهری در خصوص ادعای دولت مبنی بر اینکه تورم را کنترل کرده، گفت: «عادت دولتهاست که با یکی دو درصد بالا و پایین شدن تورم از مهار تورم صحبت میکنند. نگاهی به پایین و بالا شدن قیمتها در فصول مختلف نشان میدهد که این تغییرات هیچگاه یک روند ثابت نداشته و در ماههای مختلف، متفاوت بوده است. کارشناسان اقتصادی براین باورند که یکی دو درصد نوسان در نرخ تورم نشان از کنترل کردن آن نیست. همچنین در این نوسان باید توجه کرد که دچار رکود تورمی هستیم».
او در ادامه گفت: «هر چه میگذرد تعداد بیشتری از بنگاههای اقتصادی از دور خارج میشوند. مرکز آمار نشان میدهد در ۳۰۰هزار شغلی که بوجود آمده، به همان تعداد شغل از دست رفته بود. کسانی که سال گذشته شغل داشتند، در سال جدید شاغل نبودند. این بازی رسانهای نمیتواند چیزی را از مردم پنهان کند.»
این استاد دانشگاه با اشاره به تورم در چند بازار مهم گفت: «مصرف لبنیات، گوشت و غیره روز به روز در کشور کاهش مییابد و نشان میدهد این تورم، فقر غذایی شدیدی را در جامعه ایجاد کرده است. همچنین در خصوص قیمت مسکن این وضعیت را شاهد هستیم که در عرض ۸ سال قیمت مسکن ۲۰ برابر شده است. بیشترین رشد مسکن هم همراه با افزایش قیمت دلار بوده است».
این پژوهشگر اقتصادی گفت: «سرمایهها در بخش مسکن قفل شده است. ۷۰ تا ۸۰ درصد این سرمایهها در برخی از بانکها قفل شده و وقتی قیمت ارز افزایش مییابد مجبور میشوند قیمت مسکن خالی را افزایش دهند تا ورشکسته نشوند. سرگذشت بانک سرمایه را دیدیم که بخشی از مسکن به مالسازی منتقل شد که غارت مال مردم است. با وام شخصی گرفته شده از بانکی که متعلق به خود فرد بوده، ایرانمال را ساخته و ۸۰هزار میلیارد ضرر داد که دوباره بانک از خود آنها مصادره کرد».
او در ادامه چنین گفت: «آمار نشان میدهد میزان ضرر بانک آینده نزدیک به کل تشکیل سرمایه در بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۱۰۰هزار میلیارد سرمایه گذاری داشت. بخش کشاورزی میتواند ۴۰ تا ۵۰ درصد مصرف خوراک ایران را تامین کند و بیش از ۶ میلیارد دلار برای واردات کالاهایی مثل ذرت، گوشت و غیره است اختصاص یافته است. به این ترتیب بالا رفتن قیمت ارز، قیمت مواد غذایی را افزایش میدهد و از دسترس خانوار دور میکند. این روند به هیچ وجه قابل ادامه نیست و ارادهای در دولت دیده نمیشود که از آن جلوگیری کند».
این استاد دانشگاه افزود: «این تورم ناشی از ساختار بیمار و حاکمیت الیگارشیسم اقتصادی است. مبنای این ساختار تولید و بازتولید رانت است، نه تولید و انقلاب پیاپی در تولید باشد. این بخش مالی در نظام نولیبرالی برای تولید و بازتولید گسترده عمل میکند تا بتواند کالا تولید کند و به مصرفکننده ارائه بدهد. کالایی که هر چه ارزانتر شود. حتی با قواعد محیط زیست سعی میکنند منطبق شوند چون مصرفکننده خواهان این است که تولید کالا با قواعد محیط زیست در کشورهای مورد سرمایهگذاری منطبق باشد که برای کشورهای که نولیبرالیسم عمل میکنند. ولی در ایران نوفئودالیسم عمل می کند و این سیستم مانع بخش مولد برای توسعه است. حاصل این نگاه تورم مداوم است. به دلیل اینکه سیستم رانتی یک سیستمی که بازی مجموع منفی است و به هیچ وجه در خدمت توسعه قرار ندارد».
اطهاری در پاسخ به این سوال که دلیل عدم موفقیت دولتها در کنترل تورم، علیرغم برنامههایی که ارائه دادند چیست؟ گفت: «یک نوعی تقلیلگرایی است. وقتی میگوییم بحران ساختاری است یعنی ذینفوذ در ساختار عمل میکند. در هر بازاری ذینفوذ و غیره وجود دارد ولی آن چیزی که تورم را بازتولید میکند نظام نوفئودال است. چطور تورم در دوره خاتمی مهار شد؟ اشتغال ایجادشد. برای اینکه آن دوره نظامی داشت که به سمت توسعه دانش بنیان حرکت کرد و موانع ساختاری را برمیداشت و حتی توانست به صورت موفقی نرخ سود بانکی را کاهش بدهد. صنایع فعال شدند و برای اولین بار بعد از انقلاب ما ورود سرمایه داشتیم، نه فرار سرمایه!».
او اضافه کرد: «بعد از آن زمان تاکنون فرار سرمایه را توام با فرار مغزها داریم. وقتی آمار را نگاه میکنید میفهمید این نظامی که نمیتواند اشتغال ایجاد کند، اشتغال آن موقت است. نرخ مشارکت در آن کاهش مییابد، به نظر میرسد بیکاری کاهش یافته است. یک بیماری کاملی در این اقتصاد وجود دارد. چند آمار بریده و منقطع را در رسانهها مورد گفتار قرار میدهند و مورد تبلیغ دولت است و رسانهها خودبهخود تحت تاثیر آنها هستند. موضوع فساد نیست، گمانی که از زمانهای دور یعنی در آستانه انقلاب هم وجود داشت که پول نفت داریم و این فساد مانع ایجاد رفاه اجتماعی است. تقلیل مسئله به فساد یا ذینفوذ است. این مانع شکل گیری گفتمانی درباره الگوی توسعه است. به دلیل اینکه این گفتمان وجود ندارد. دولت هم در همان سطحی بازی میکند که گفتمان خبرگان است که شاهد هستیم این اتفاق میافتد.»
این استاد دانشگاه با اشاره به تنظیم بودجه گفت: «فصل بودجه و موضوع بودجه مطرح است بدون اینکه الگوی توسعه خاصی مطرح باشد. ما نیاز به الگوی توسعهای داریم که اقتصاد دانش را با جامعه دانش بیامیزد و این همان الگوی توسعه میشود که از طریق دولت توسعه بر متحقق میشود یا ترکیب توسعهبخش بین اقتصاد دانش و جامعه دانش ایجاد شود.»
اطهاری با اشاره به اینکه تا به امروز نتوانستیم این الگو را در اقتصاد پیاده کنیم بیان کرد: «این یکی از موضوعات مهم است. همواره رسانهها و نخبگان به حوزه سیاسی میپردازند. با روشنفکران مشروطه مقایسه کنید، آنها زدخوردی با سیاست داشتند ولی وظیفه خود را فراموش نمیکردند که باید الگوی توسعه بدهند و تبلیغ و جامعتر کنند.»
او در ادامه پاسخ داد: «زمانی که دکتر مصدق اختیاراتی داشت چه قوانینی را گذرانده است؟ قوانینی که مبنای قوانین بعدی قرار گرفت. تمام روشنفکران مشروطه همین خصلت را داشتند. رشد اقتصادی پیش از انقلاب در دوره رضاشاه و محمدرضاشاه وجود داشته که این رشد با حضور این افراد بوده است. اینها توانسته بودند پول نفت را از دربار با تشکیل سازمان برنامه بگیرند و هیچگاه به دربار ندادند ولی اینجا این نوع برخوردی که شده و با این الیگارشا تسخیر دولت و تسخیر قانونگذاری هر چه پول نفت است برای خود میگیرند. این اتفاق قبل از انقلاب نیفتاده بود و اجازه نمیدادند چنین اتفاقی پیش بیاید. فقط در بحث خرید اسلحه این اتفاق افتاده بود ولی در چهارچوب برنامههای توسعه این اتفاق نیفتاده بود.»
این استاد دانشگاه اضافه کرد: «برنامه توسعه الگو داشت و برای آن الگو بودجه تعلق میگرفت. این رویکرد در بین روشنفکران رسمی ما از دست رفته که دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی را در دست دارند. وظیفه خود را در درجه اول انجام ندادند.»
این پژوهشگر اقتصادی در پایان تاکید کرد: «دولت نمیتواند در عرصه اقتصاد کار خاصی انجام بدهد باید کنار برود و روشنفکران و فعالان بیرون از دولت باید الگو داشته باشند. دولت تنها کاری که بتواند کند که آن هم اگر انجام بدهد مانع این نشود که خلاقیت اندیشه در جامعه مدنی ایجاد شود. دولت یکدست یعنی اگر دانشی داشته باشد، که نداشته، یعنی خرد محدود است.»
بررسی فرونشست محوطه باستانی مرودشت در گفتگو با حمیدرضا خادم
۵ پرده از زندگی سیاسی محمدباقر قالیباف
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک
هفتخوان خرید گوشیهای اپل در ایران